می برندت به خواب، دیدن من تا ببینند پوز خندت را
سالها پیش نیز از خوابم برده بودند می برندت را
سر خرمن قرار من با تو خرِ من سر نداشت از آغاز
خر من بال داشت،پرمیزد افق نسبتا بلندت را
رخت از بندرخت می افتد میوه هم از درخت می افتد
همه ی پرتقال های جهان بی قرارند سینه بندت را
سربه زیر نیازمندیها! مثلا روزنامه می خواندی
خوانده بودندجمله ی کلمات آن دو چشم نیازمندت را
روز وشب در پی تو می گشتند همه سلولهای غمگینم
تا نشان از تو یافتم دیدم که عوض کرده اند بندت را
طعنه های تو زخم زالوها نیش زنبورهای کندوها
من بدبخت مثل هالوها نوش جان میکنم گزندت را
چه هوسها که می زند به سرت از دغل دوستان دور و برت
من به تلخی نگاه میکنم و مگسان می خورند قندت را
وبه تحقیق می توان فهمید هیچکس جز تو دلپسندت نیست
از محالات ممکن است اینکه بپسندد کسی پسندت را
می برندم به خوابِ دیدن تو می برندم به خاک ریختنت
روی گوری که سرنوشت من است دوزخا!گور من بهشت من است
نظرات شما عزیزان:
janjali 
ساعت18:00---29 دی 1390
kheili ghashange daste golet dard nakone merci kheili lotf dari azizam mc ke sar zadi va ba nazar dadanet mano be kar kardan tashvigh kardi
موزیک KOMA 
ساعت12:41---29 دی 1390
سلام وب خیلی خیلی خوبی دارید به وب منم سر بزنید ممنون میشم باتشکر بسیار موفق باشید پاسخ:kehili mamnon ke sar zadi be manam in karo kardam movafagh bashi dastet khosh
|